ژست های عاقل اندر سفیهانه!!!!

📝 چقدر با ژست‌های عاقل اندر سفیه این اقدام پوپولیستی را تخطئه کردند

🔹 فلسفه قانون جلو کشیدن ساعت در فصل بهار در کشورهای غربی، بحث صرفه جویی در مصرف انرژی است؛ آنجا انرژی آنقدر گران است که عموم مردم در فصل زمستان در خانه لباسهای گرم میپوشند و به ندرت برای تردد در شهر از وسایل نقلیه شخصی استفاده می‌کنند؛ بنابراین قانون تغییر ساعت با تاثیراتی بسیار جزئی بر مصرف انرژی در چنین کشورهایی که برای بهینه سازی مصرف، همه راهها را رفته و همه قوانین ممکنه را تنظیم کرده اند، با تاثیراتی بسیار جزیی توجیه پذیر است اما در ایران که شدت مصرف انرژی ٦ برابر میانگین جهانی است و قیمت بنزین را معادل قیمت آب معدنی قرار داده اند و مردم در زمستان لای پنجره را باز میگذارند که گرمای زیاد وسایل گرم کننده اذیتشان نکند، در چنین کشوری این قانون فقط یک تقلید سطحی از کشورهای غربی است

🔹 چند روز پیش خبری منتشر شد که قانون تغییر فصلی ساعت در کشورهای اتحادیه اروپا لغو شده و آنها تاثیر این موضوع را بر بحث صرفه جویی در مصرف انرژی  ناچیز براورد کرده اند، اما نکته جالبی که به ذهن میرسد واکنش طبقه روشنفکر کشورمان به لغو این قانون در کشورمان در زمان احمدی‌نژاد است

🔹 چقدر مطلب نوشتند و آسمان ریسمان بافتند و با تکانهای تاسف آمیز سر و ژست های عاقل اندر سفیه این اقدام پوپولیستی را تخطیه کردند

🔹 البته مجلس وقت، تغییر ساعت را به قانون تبدیل کرد تا دولت احمدی‌نژاد مجبور به التزام به آن و بازگرداندن روال گذشته در تغییر ساعت شود، وگرنه دولت تدبیر در سال ٩٢ یک سوژه دیگر برای اینکه خود را از طریق آن متخصص و کاردان نشان بدهد و جماعتی روشنفکر تازه به دوران رسیده را دنبال خود راه بی‌اندازد در اختیار داشت

🔹 مثل همان سازمان برنامه و بودجه که احمدی‌نژاد با انحلال آن در تهران اختیاراتش را به استانداری ها تفویض کرد تا بهتر بتوانند بودجه های مناطق را تنظیم کنند آنوقت دولت حسن روحانی با کلی آب و تاب و ژست تخصص مابانه آن را احیا کرد، اما همین چند وقت پیش دیدیم که نوبخت رییس این سازمان، از طرحی سخن می‌گفت که اختیارات سازمان برنامه را به استانداری‌ها بدهند .