۱۱ آذر ۹۶ ، ۱۲:۴۰
دو کلام حرف دلدادگی با معشوق
اگرم حیات بخشی و گرم هلاک خواهی |
سر بندگی به حکمت بنهم که پادشاهی |
|
من اگر هزار خدمت بکنم گناهکارم |
تو هزار خون ناحق بکنی و بی گناهی |
|
به کسی نمیتوانم که شکایت از تو خوانم |
همه جانب تو خواهند و تو آن کنی که خواهی |
|
تو به آفتاب مانی ز کمال حسن طلعت |
که نظر نمیتواند که ببیندت کماهی |
|
به خدای اگر به دردم بکشی که برنگردم |
کسی از تو چون گریزد که تواش گریزگاهی |
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.