و اما ادامه ی مطلب قبل که در مورد یه اعتراف تقریبا سخت هضم هستش،رو براتون گذاشتم...
در این قسمت حتی پی به شخصیت صدام و گذشته ی نحسش خواهید برد...
به امید اینکه نکته ای ازین مطلب هم یاد بگیرید بریم سراغ ادامه ی ماجرا...
این دقیقا در اوایل دهه 70 اتفاق افتاد درست زمانی که معامله با طلا را رها کرده بودیم چرا که ورشکست شده بودیم!
ما توان پرداخت بدهی هایمان را به اروپایی ها بر مبنای طلا نداشتیم بخاطر همین «نیکسون» استاندارد طلا را برداشت.
ما در موقعیتی گیر کرده بودیم که
«چرا یه نفر باید در جهان از دلار آمریکا استفاده کند در دادو ستد ؟ »
خیلی زود ما طرحی را اجرا کردیم که دلار را معیار سنجش بهای نفت وداد وستد آن قرار داد...شما نمیتوانید در جهان نفت بخرید با چیزی غیر «دلار» و این از نظر کورپروتاکرسی(سیستمی اقتصادی-سیاسی در کنترل کمپانی ها) بسیار مهم است.بخش مربوط به ما این بود که خاندان صعودی را در رأس قدرت نگهداریم...این یک توافق شگفت انگیز بود،توافق تاریخ ساز قرن بود.توافق بسیار قدرتمندی که ما با عربستان بستیم.قراردادی که به گفته ی سازمان «سیا» برگشت منفی است وعواقب ناخواسته ای به همراه دارد؛مثلا یکی از چیز هایی که بن لادن را خیلی عصبانی میکرد محاصره ی مکه توسط مک دونالد و کارخانه های آب شیرین کن و پتروشیمی بود و همچنین مسلمانان بسیارزیادی را در سراسر دنیا عصبانی میکرد و اینها برخی از برگشت های منفی قرارداد بودند. اما از نظر کورپروتاکرسی، به این قرار داد به عنوان یک موفقیت باورنکردنی مینگریست.
ما متفکرین اقتصادی کار خودمان را انجام دادیم. ما تصمیم گرفتیم که «صدام حسین» هم یک همچین قرار دادی را بپذیرد! صدام برای مدت زیادی آدم ما بود!
«عبدالکریم قاسم» که در اوایل دهه60 رئیس جمهور عراق شد یک باور خیلی ویژه داشت،او میگفت:
« سود ومنفعت نفت عراق باید برای خود مردم عراق باشد»
اما ما این رو خیلی دوست نداشتیم.او شروع کرد به مالیات گرفتن از شرکت های نفتی، به طور خاص شرکت های نفتی بریتانیا و چند شرکت آمریکایی و تهدید به ملی کردن شرکت های ما کرد و ما تصمیم گرفتیم که او را بکشیم و سازمان سیا یه تیم آدم کشی حرفه ای را فرستاد عراق. این تیم به وسیله ی یک مرد عراقی که هموز به دبیرستان میرفت هدایت میشد! آنها خودروی قاسم را در خیابانی در بغداد گلوله باران کردند اما قاسم زنده ماند و سردسته ی تیم آدم کشی زخمی شد ویبه سوریه گریخت.نام او «صدام حسین» بود. او مأمور سازمان سیا بود در آن زمان وبرای ما آدمکشی میکرد. او در این عملیات موفق نشد.
(اینها تاریخ هستند و من از خودم چیزی نمیسازم)
سپس سازمان سیا مستقیم وارد میدان شد و تصاویر کشته شدن قاسم در تلوزیون ها پخش شد.آنها دایی صدام را در رأس قدرت گذاشتند و صدام شد معاون ریاست جمهوری ومسئول امنیت کشور شد ودر نهایت رئیس جمهور...او آدم ما بود...
تانک ها،سلاح هاو کارخانه های شیمیایی زیادی به او دادیم و آنها را علیه کرد های ایرانی بکار میبرد.
دردهه80 تصمیم گرفتیم صدام مثل عربستان یک قراردادی را بپذیرد؛زیرا که در نهایت چیزی را که ما دنبال آن هستیم «کنترل خاور میانه ونفت آن هست»
آن دسته از مردم که فکر میکنند هدف از ساخت اسرائیل،ساخت سرزمین مادری برای یهودیان است،شما هم به اندازه ی آنها فریب خورده اید!شاید اندکی به این دلیل باشدولی هدف اصلی ساخت یک دژ ویک قلعه ای جایگزین است در خاورمیانه،در مرکز آن...
اسرائیلی ها دارند مثل ارتش باستان که کشتی ها را در صف اول قرار یدادند استفاده میشوند.این موضوع را رهبران اسرائیلی میدانند ولی مردم نه!
آنها فکر میکنند که هدف ساخت سرزمین مادری آنهاست.این مسئله بسیار غم انگیز است چرا که لبنانی ها و فلسطینی ها در مرکز آن هستند و عراق هم بخشی از آن.
ما باید توجه داشته باشیم که نفت خاورمیانه توسط چین ،اروپا و ژاپن مصرف میشود.اگر ما نفت خاور میانه را کنترل کنیم،در واقع بزرگترین رقبای خود یعنی چین واروپا و ژاپن را کنترل میکنیم.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.