نکاتی چند از آیکیدو+انگیزشی
به عنوان یک آیکیدو کار .... {۱}از نیروی حریف علیه خودش استفاده میکنم. اینجاست که آیکیدو تفاوتهای خودش رو با سایر رشته های رزمی دیگه نشون میده. من دیگه{۲} قرار نیست با حریف گلاویز بشم ، باید از دایره تسلط حریف خارج بشم ، {۳}باید با هماهنگی با نیروی حملهاش ، کنترلش کنم. {۴}تای ساباکیام برای فرار از نقطه اقتدار حریفه نه پیدا کردن یک فرصت در گلاویز برای کوزوشی و مثلا تانی اوتوشی(در جودو یا جوجیتسو)! {۵}کوزوشی هم برای وقتیه که حریف رو با تای ساباکی گیجش کردم و اونو به کنترل خودم درمیارم. تو آیکیدو {۶}هدف کنترل حریفه (یعنی غلبه فقط از راه کنترل نه از هر راهی) برای همین امر یادگیری را کمی سخت تر میکند. یادگیریِ خرد کردن و شکاندن که خیلی راحتتر از یادگیری کنترل مسالمت آمیز است. تصور کن حریفی قوی با خشم ، به من حمله کنه... تو هر رشتهای باشم ، خیلی باید حرفهای باشم تا بدون آسیب کنترلش کنم. این مدل کنترل ، تو آیکیدو ؛ {۷}جزو اصول اولیه است. یعنی باید به این حدّ مهارت برسیم.
تو آیکیدو حرف اول را نیروی کی میزنه. یعنی تو مبارزه ناخودآگاه در مقابل عمل حریف عکس العمل نشون بدی. این هم وقتیه که قالب تکنیکها تو بدنت ملکه شدن! یکی میخواد یقهام رو بگیره ، بدون اینکه فکر کنم ، ناخودآگاه مفاصلش را هدف میگیرم و حریف تمرکزش روی درد مفصل جمع میشه برای همین ذهنش بههم میریزه قدرتش نصف میشه با یک تکنیک ساده (خلاف جهت مفصل) کنترلش میکنم. به همین سادگی...
تو آیکیدو میگن نباید به کنترل حریف بیفتی. پدر آیکیدو میگه حتی اگر 99% در اختیار حریف بودی ، بازهم 1% روزنه امید هست. چون آیکیدو فراتر از رقابت سالمه. اصل آیکیدو برای نبرد بین مرگ و زندگی بود و این یعنی شکست = مرگه. برای همین تو فلسفه این رشته شکست معنایی نداره. باید حریف کنترل بشه!!! اگر نتونستم یا تمریناتم مشکل داشته یا...!
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.