آیا آیکیدو کار میکنیم؟
در یک دید کلی به هر تکنیک آیکیدو که توجه کنید خواهید دید که .... به دو بخش اساسی قابل تقسیم است، بخش اول بخشی است که شما مورد حمله قرار می گیرید و در خطر و شرف آسیب دیدن هستید، تا زمانیکه که شما خود را به نقطه ای خارج از خط حمله و یا نقطه امن می رسانید، در اینجا بخش دوم تکینک قابل مشاهده است، یعنی بخشی که شما حریف یا یار تمرینی خود را در اختیار دارید، بر او مسلط شده اید و می خواهید تکنیک خود را برروی او اجرا کنید، خواه تکنیکی پرتابی باشد یا قفلی یا هر نوع دیگری. در این بخش دوم است که باید خود را محک بزنید و آزمایش کنید و ببینید که آیا واقعا آیکیدو را یاد گرفته اید یا خیر. به این معنا که درست زمانیکه مسلط هستید و حریف را در اختیار دارید، چکار خواهید کرد؟ آیا در ناخودآگاه تان می خواهید از او انتقام بگیرید، می خواهید او را با تمام قوا به زمین بکوبید، قدرت خود را به او اثبات کنید، آسیبی را که می خواسته به شما وارد کند به خودش وارد کنید؟ اگر چنین ضمیر ناخودآگاهی دارید هنوز خیلی مانده تا آیکیدو را یاد بگیرید.
آنچه مشغول انجام آن هستید تنها شکلی ظاهری از آیکیدو است و فاصله ای بسیار دارد تا آیکیدو شود. (متاسفانه در مورد خودم هنوز صادق است) اما اگر توانستید حریفتان را جزئی از وجود خود ببینید و تنها در فکر باز گرداندن او به هماهنگی باشید، اگر توانستید طوری تکنیک خود را اجرا کنید که او آرامش را احساس کند و نه آسیب دیدگی و وحشت یا انتقام را آنگاه است که می توانید امیدوار باشید که دارید آیکیدو را یاد می گیرید و آیکیدو تمرین می کنید. با چنین تکنیکی است که می توانید جنگی را و نفرتی را خاتمه دهید. تنها با قدرت عشق است که می توان دیگران را تطهیر نمود. برای رسیدن به چنین تکنیکی نه تنها در ساعات متعارف تمرین در باشگاه بلکه در تمامی ساعات شبانه روز باید آیکیدو را تمرین کنید و ذهن خود را تذهیب کنید. شکل اجرای تکنیک شما تداعی کننده ناخودآگاه شما و ضمیر شما خواهد بود. تا ذهنیتی شفاف، عاشق و یکپارچه با کل هستی نداشته باشید، تا خود و دیگران را جزیی از کل ندانید تکنیک شما آیکیدو نخواهد بود.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.